تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

با سلام
این وب بیشترین تلاش خود را در جهت زنده نگاه داشتن ادبیات فارسی، به یاری خدا خواهد داشت...
از همکاری شعرای کلاسیک، نو به انضمام سپید و اهل ادب و هنر ایرانی استدعای همکاری دارم.
همچنین نظرات و پیشنهادات علاقه مندان به ادبیات فارسی به علاوه ی دوستان محقق و پژوهشگر می تواند راهگشای ما باشد که کمال امتنان از همگی شما خوبان را دارم.
با کمال احترام
محمدکریم نقده دوزان "مریزادخراباتی"

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

سلیم مؤذن زاده اردبیلی *رحمة الله علیه*

دریافت:
دریافت
***

گشته است جهان ز ظلم لبریز

 

ای داور دادگر ز جا خیز

 

 

 

 

 

عطر انتظار:

 

 

گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام دری به روی انتظار تا بگویمت هنوز هم به آن صدای آشنا امید بسته ام.
ای تو صاحب زمان! ای تو صاحب زمین! دل جدا ز یاد تو آشیانه ای خراب وبی صفاست یاد سبز وروح بخش تو یاد لطف بی نهایت خداست کوچه باغ سینه ام ای گل محمدی به عطر نامت آشناست آنکه در پی تو نیست کیست؟ آنکه بی بهانه تو زنده است در کجاست؟
ای کرامت وجود! باد غربتی که می وزد به کوچه های بی تو بوی مرگ می دهد بوی خستگی فسردگی کوچه ها در انتظار یک نسیم روح بخش یک پیام آشنا ودلنواز سینه را گشوده اند. کوچه های ما همیشه عاشق تو بوده اند.
ای کبوتر دلم هوایی محبتت! سینه ام آشنای نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سینه ام ناله های مرغ خسته ای به گوش می رسد. بالهای زخمی ام نیازمند مرهم است.
صبحگاه جمعه ها آفتاب یاد تو ز (ندبه)های ما طلوع می کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتیاق ونغمه امید با دلی سفید خواب رفته است روز را به شوق دیدنت شروع می کند ای تو معنی امید وآرزو! ای برای انتظار عاشقانه آبرو! عشقهای پاک در میان خنده ها وگریه های عاشقان پیش عصمت الهی ات خضوع می کند.
ای بهانه ای برای زیستن! اشتیاق همچو سبزه بهاره هر طرف دمیده است. جمکران جلوه ای از انتظار وشوق ماست ای بهار جاودان ای بهار آفرین ما در انتظار مقدم توییم ای امید آخرین!
ای عزیز دل پناه شیعیان ای فروغ جاودان! سایه بلند نام ویاد تو از سر وسرای عاشقان بیقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.


 

 

شهر تنهایی، علیرضا افتخاری

دریافت رایگان:
دریافت

 

به مستی دلبر خود را، چو پیراهن ببر گیرم

 

 

دریافت رایگان:
دریافت
مدت زمان: 8 دقیقه 39 ثانیه

 

علامه جلال الدین همایی،

*رسا* زندگینامه و شعری در

 

رثای صاحب الأمر مهدی موعود (عج) 

 

 

ولادت سیدنا و مولانا ابا صالح المهدی

 

(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

بر تمامی مخلوقات سراسر گیتی مبارک باد... 

 

 

جان جهان، بیداد شجریان

دریافت رایگان:
دریافت

 

گشته است جهان ز ظلم لبریز

 

ای داور دادگر ز جا خیز

 

 

همایی "رسا" :

 

ای حجت قائم الهی

 

ای بندگی تو پادشاهی

 

ای آیت انه هو الله

 

ای از همه سر هستی آگاه

ای بر سر خلق ظل ممدود

 

 ای هادی دین امام موعود

آیینه ذات کبریایی

 

مرآت تجلی خدایی

روشنگر جلوه مظاهر

 

در وحدت مظهری و ظاهر

مفتاح خزاین مطبق

 

مصباح شریعت هوالحق

همنام نبی خاتمی تو

 

هم رتبه اسم اعظمی تو

تو شاهد خلوت شهودی

 

پرورده سایه وجودی

تو حجت دین کردگاری

 

نوباوه ی باغ هشت و چاری

هرچند ز دیده ها نهانی

 

روشن کن بزم این جهانی

ما تشنه، تو چشمه حیاتی

 

ما غرقه، تو کشتی نجاتی

بشتاب که مانده ایم در دشت

 

دریاب که رفته ایم از دست

ای وارث تخت شاه لولاک

 

ای صاحب امر، این مثواک؟

دیری است که در ره توایم در وا

 

در مکه و ذی طوا و رضوی

عمری است که ما در اشتیاقت

 

سوزیم در آتش فراقت


ما خشک زبان به تر زبانی

 

در وصف تو آب زندگانی

اندر قدم تو جان فشانیم

 

مپسند که تشنه لب بمانیم

ای چشمه زندگی خدا را

 

مگذار در آب، تشنه ما را

ما عاشق زار بی قراریم

 

در راه تو چشم انتظاریم

وقت است که پرده برگشایی

 

رخساره به عاشقان نمایی

از روی جمیل پرده بگشای

 

بی پرده جمال خویش بنمای

ماییم و نوای بی نوایی

 

ای برگ و نوای جان، کجایی؟

ای پایه دین و رکن ایمان

 

ای راحت روح و رامش جان

ما را به ره تو آه و زاری ست

 

بشتاب کنون که وقت یاری ست

ما را به در تو استغاثه است

 

ألغوث که موقع إغاثه است

گشته است جهان ز ظلم لبریز

 

ای داور دادگر ز جا خیز

در منتظران به عین احسان

 

بنگر که ز حد گذشت هجران

دریاب به مکرمت "سنا" را

 

از وی بپذیر این ثنا را

اکنون که مقام اضطرار است

 

ما را به دعای ندبه کار است

یارب به حق رسول بطحا

 

یارب به حق علی و زهرا

یارب به حق دو سبط اکرم

 

کان پنج تنند اسم اعظم

چشم دل ما به خلوت راز

 

بر روی امام عصر کن باز

ادعوک بحق من تقرب

 

عجل فرج الامام یارب

 

علامه همایی رسا

 

 

 

گلهای اطلسی افتخاری

دریافت رایگان:
دریافت

 

گشته است جهان ز ظلم لبریز / ای داور دادگر ز جا خیز

 

 

 

 

 

 

استاد جلال الدین همایی با تخلص شعری سنا(1359-1278) از بزرگان شعر و ادبیات فارسی در یک قرن اخیر است.پدربزرگ ایشان که از شعرای قوش قریحه عصر خود بود در شعر هما تخلص میکرد و پدرش نیز تخلص طرب داشت.استاد همایی که با دروس قدیمه و دروس حوزوی در مدرسه نیم آور اصفهان کار خود را آغاز کرده بود تا مرحله اجتهاد در این علوم پیش رفت.ایشان اجازه های متعددی از علمای زمان داشت:

اجازه روایت از آیت اللّه حاج شیخ مرتضی آشتیانی؛ اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه شیخ محمّد حسین فشارکی که از فقهای بزرگ و مدرسانِ بنام حوزه اصفهان بوده اند، اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه سیّد محمّد نجف آبادی (م 1358 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه حاج میرزا عبدالحسین سید العراقین خاتون آبادی (م 1350 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه میرزا ابوطالب محتشمی که از علمای کم نظیر در زمینه تسلط به علوم اسلامی بودند.

استاد همایی در نجوم-ریاضیات-منطق-حکمت-فلسفه-فقه-کلام-ادبیات عرب و ... نیز تبحر داشت.

ایشان سالها در دانشگاه تهران برای دانشجویان دوره دکترای زبان فارسی تدریس میکردند.دوبارهم برای تدریس به دانشگاههای لاهور و بیروت دعوت شدند که در هر دو دانشگاه استقبال زیادی از کلاسهای استاد همایی شده بود. 

 

 

آثار و تالیفات
استاد جلال‌الدین همایی در طول عمر با برکت و پر افتخار علمی و ادبی خود بیش از پنجاه اثر چاپ شده و نشده ارزنده دارد که هر یک می‌تواند به تنهایی نمونه شایسته ای برای نشان دادن مقام علمی این علامه بزرگ بوده باشد و این آثار زیر آثار چاپ شده آن استاد بزرگ می‌باشد.
1ـ مولانا چه می‌گوید (مولوی نامه)
2ـ طلبه عطار و نسیم گلستان
3ـ سیر مثنوی مولوی (داستان قلعه ذات الصور)
4ـ مقام حافظ
5ـ دیوان طرب
6ـ مختاری نامه
7ـ تصحیح دیوان حکیم مختاری غزنوی
8ـ غزالی نامه
9ـ صناعات ادبی دانشگاهی
10ـ طربخانه (درباره رباعیات خیام)
11ـ رساله اصفهانی پاسدار
12ـ برگزیده دیوان سه شاعر اصفهانی (طرب ـ سها ـ عنقا)
13ـ شرح احوال سروش اصفهانی
14ـ صناعات ادبی (دبیرستانی)
15ـ صرف و نحو و قرائت عربی (3 جلد)
16ـ رساله تحقیقی در احوالات مولانا
17ـ منتخب اشعار خود استاد
18ـ دوره کتاب درسی فارسی ـ دستور و تاریخ ادبیات
19ـ دستور کلاسهای 5 و 6 ابتدایی
20ـ رساله تحقیقی درباره دستور زبان فارسی
21ـ تحقیق در احوال خواند میر مولف حبیب السیر و میرخواند صاحب روضه الصفا
22ـ سه جلد کتاب فارسی دبیرستانی
23ـ معیار العقول
24ـ رساله شعوبیدی
25ـ دستور زبان فارسی دوره ابتدایی
26ـ مثنوی ولدنامه
27ـ تاریخ ادبیات ایران
28ـ التفهیم ابوریحان بیرونی
29ـ منتخب اخلاق ناصری
30ـ مقدمه اخلاق ناصری
31ـ مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه عزیز الدین محمود کاشانی
32ـ نصیحه الملوک امام محمد غزالی
33ـ کنوز المغربین در علوم غریبه منسوب به حکیم ابو علی سینا
34ـ رساله ای در شرح شعرای اصفهان قرن 13 و 14.

استاد جلال الدین همایی شعری درباره حضرت حجت ارواحنا فداه دارند که به مناسبت ایام نیمه شعبان این ابیات زیبا پیشکش صاحب الأمر عج در صدر همین نوشتار و همچنین تقدیم همگان می باشد. 

 

 

 

دل بردی از من به یغما

شجریان:

دریافت

 

 

جلال الدین همایی در:

 

 دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تدریس می‌پردازد. نیز اثرات همین دورهٔ مرارت است که بعدها منجر به تألیف «غزالی نامه» در شرح و توصیف احوال امام محمد غزالی از زبان همایی می‌شود.[۸]

دوران تدریس و ورود به فرهنگ ویرایش

در اواسط دوران تحصیل به جهت نیاز مالی و به جهت علاقهٔ درونی همایی روی به تدریس می‌آورد و تا سال ۱۳۰۸ مرتضی اردکانی و جعفر آل‌ابراهیم دهکردی را تربیت می‌کند. سپس به دعوت ضیاءالدین جناب در پی تأسیس مدرسهٔ متوسطه اصفهان، به تدریس دروس فقه و فلسفه و عربی در مقطع دوم دبیرستان می‌پردازد و شاگردانی چون تقی فاطمی (استاد نامدار ریاضی)، محمد نصیری (رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه تهران)، کمال الدین جناب (استاد فیزیک) و حسین عریضی (رئیس سابق دبیرستان ادب اصفهان) را پرورش می‌دهد.[۹]

چندی بعد همایی برای تدریس فلسفه و ادبیات به تبریز می‌رود و همزمان کتاب تاریخ ادبیات خود را می‌نویسد. در سال ۱۳۱۰ به تهران منتقل شد و به تدریس در دبیرستان‌های دارالفنون و شرف پرداخت. در این دوره شاگردانی چون ذبیح‌الله صفا، حسین خطیبی و علی‌اکبر شهابی را می‌پروراند. در سال ۱۳۱۹ به تدریس در کلاس ششم ادبی که زیر نظر دانش‌سرای عالی آن وقت بوده و مختص شاگردان اوّل و دوم دانش‌سرای مقدماتی کل کشور می‌شده، منصوب می‌شود. سپس راهی دانشگاه تهران می‌گردد و ۱۲ سال به تدریس درس فقه در دانشکده حقوق می‌پردازد و سپس به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منتقل و به تدریس صنایع ادبی در هر سه مقاطع لیسانس، فوق‌لیسانس و دکتری مشغول می‌شود. در سال ۱۳۴۵ درخواست بازنشستگی می‌کند و با وجود موافقت با آن کار تدریس در دانشگاه همچنان ادامه می‌یابد.[۱۰] در سال ۱۳۵۲ جز اعضاء انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران به ریاست افتخاری فرح پهلوی می‌شود. از جمله شاگردان برجسته‌ای که در محضر استاد همایی پرورش یافته‌اند، می‌توان به محمدرضا شفیعی کدکنی، محمد معین، قدمعلی سرامی، محمد خوانساری و جمال رضایی اشاره کرد.

 

 

مژده که عید آمد، حضرت حافظ

همایون شجریان

دانلود رایگان:
دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 29 ثانیه

 

غزل:​​​​​​

بهار آمد بهار آمد، جوانی را ز سر گیرم

 

به مستی دلبر خود را چو پیراهن ببر گیرم

 

خزان بگذشت و آمد گل، که بلبل را کنار آرد

 

بیا ای گلشن هستی، که از رویت خبر گیرم

 

مرا از غم رهایی ده، بیا ای غایب از دیده

 

که با شوقت درآمیزم، ز رخسارت شرر گیرم

 

شوم آسوده خاطر گر، نهم سر را به دامانت

 

ز گلزار گلی چینم، ز عمر خود ثمر گیرم

 

جهان گردیده ظلمانی، همه عصیان و نادانی

 

همی گویم دمی خوانم، بیا تن را ز سر گیرم

 

شده مست می ساقی، "مریزاد خراباتی" 

 

نگارا رخصتی بنما، که جامی تا سحر گیرم

 

به کوشش و اهتمام محمد کریم نقده دوزان

"خراباتی" 

 

 

و لله الحمد...