تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

با سلام
این وب بیشترین تلاش خود را در جهت زنده نگاه داشتن ادبیات فارسی، به یاری خدا خواهد داشت...
از همکاری شعرای کلاسیک، نو به انضمام سپید و اهل ادب و هنر ایرانی استدعای همکاری دارم.
همچنین نظرات و پیشنهادات علاقه مندان به ادبیات فارسی به علاوه ی دوستان محقق و پژوهشگر می تواند راهگشای ما باشد که کمال امتنان از همگی شما خوبان را دارم.
با کمال احترام
محمدکریم نقده دوزان "مریزادخراباتی"

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

در شب گیسوان تو، همای دانلود

 

با عرض سلام و ادب حضور تمامی دوستان گرامی

 

شود عالم سراسر گر دگرگون

 

تو در دل همچنان برپایی ای عشق

 

در انتهای مقاله ی ذیل شعری برای نقد دوستان در همینجا 

 

خواهم سرود که هر کس مایل به نقد است:

 

بسم الله

 

 

 

همه ی ما به خوبی بر این امر واقفیم که محبت چیزیست که دلها را به هم نزدیک می کند پیرو
همین کلام به استحضار دوستان می رسانم ابتدای این پست را با ذکر یا ودود به معنای ای نهایت
محبت منظور خداوند سبحان شروع کردم بلکه بتوانیم با محبت وافری با یکدیگر سخن بگوئیم در
ادامه باید بگویم که حقیر خود به شخصه مخالف سرودن شعر و دنبال مشتری برای مطالعه و نقد
آن بوده و هستم لکن برای بهانه تصمیم دارم بعد از اتمام کلامم شعری را بداهه و بدون تصحیح در
همینجا بسرایم یا بنویسم و از شما خوبان دعوت کنم برای نقد آن هر آنچه در توان دارید را صرف
نقد این شعر کنید بلکه دوستانی که خود نیز شعر می سرایند اشعارشان را برایم ایمیل کنند تا آن را
در ابتدای پست قرار دهم و همگی به نقد و برسی آن شعر بپردازیم البته نقدها در همین صفحه
درج خواهد شد واما برای اینکه خدای ناکرده شعر شاعر توسط افراد سود جو مصادره نشود
تمهیدی دارم که به یقین باعث عدم سرقت و مصادره ی شعر می گردد از این جهت اگر برای
حقیر اعتباری قائلید قول و فعلم را پذیرا باشید.
با احترام برای تک تک شما دوستان محترم لازم به ذکر است هفته ای دو پست را به این امر
اختصاص خواهیم داد در ضمن به سایتها و بلاگ های معتبر نیز اطلاع خواهیم داد بلکه بتوانیم
برای رشد و ترقی اندیشه ها تلاشی چه بسا کوچک کرده باشیم.
این شعر هم تقدیم به آنانی که کم لطفی می کنند و ما را قابل نمی دانند:

 

 

کس نمی پرسد ز ما احوال ما

این جهان پر باشد از امثال ما

شکوه ای دیگر ندارد دل جز این

زانچه رسم روزگارست اینچنین

                                       "خراباتی" 

 

 

بداهه ای حتی بدون مطلع:

 

 

ندیده ام هرگز چو خود غریبانه

کسی چنین محزون نشسته در خانه

 

به خون دل گفتم کلام اول را

مدد مدد یارا تویی تو جانانه

 

بکن تو مستوری که من به مسروری

خزان عمرم را کنم بهارانه

 

من این تمنا را کجا برم یارا

که گشته ام از غم خراب و ویرانه

 

اگر چه پژمردم ز غم در این بستان

ولی نیفتادم ز عشق جانانه

 

ز حیرت این گویم اگر چه میسوزم

چرا نمیگردم نگون چو پروانه

 

دلی زخون دارم برای این گفتار

بحق منم بر دار به تاک مستانه

 

الا خراباتی بسر ز جا برخیز

بزن تو رطلی در ره طربخانه

 

بخوان تو ساقی را بدست خود برگیر

همیشه پیمانه کنار میخانه

                                          92/4/13 *مریزاد خراباتی*

 


 

دوستان محترم می توانند نقدهایشان را در قسمت دیدگاه و نظرات ارسال نموده و در تماس باشند تا نقدشان را در همین صفحه قرار دهیم.

 

 

 

 
 

 

در گوشه ی میخانه هر کس به تمنایی

 

یا رب تو عنایت کن از روی کرم ما را

"خراباتی" 
 

لازم به ذکر است از سؤال در مورد معانی واژه ها و ایهام و مسائلی که خارج از نقد شعر است

خودداری نمایند چرا که وقت برای انجام اینگونه موارد نداریم.

منتظر انتقادات و پیشنهادات و ارتباط صمیمانه ی شما هستیم و نهایتأ اینکه هر شخصی مخیر است با

لحن خاص خود سخن بگوید چرا که اینگونه جو حاکم بر جمعمان بسیار صمیمی تر خواهد بود.

 


 

هر آهن خنجر تیزی نشد

هر کس به تنهایی چیزی نشد

هر حلوایی نشد استاد کار

تا که شاگرد شکرریزی نشد

 


 

به نقد بکشیم:

 

اولین نقد از مهدی آخرتی

برادر

غریبانه با مستانه قافیه نمیشه!

 

پاسخ:

 

سلام


بسیار خرسندم از لطف شما به جهت دقت زیادتون اشکال از شتابزدگی و بداهه سرایی من هست

توضیح هم دادم تصحیح نشده هرچند تا الان که فرمودین نفهمیدم حالا بسیار مایلم دست همت از آستین

بیرون بیارین و به مددم بیاین.


سپاس آخرتی عزیزم

 


 

سریع پس از بررسی


در ادامه پاسخ اول باید عرض کنم:


الان مجدد نگاهی به شعر انداختم همون طور که پیداست قافیه ها الحاقی هستن و حرف ساکن با الحاق

به سه حرف الف نون و ه که ردیف و قافیه رو تشکیل می دن چه ارتباطی با غریبانه و مستانه داره

حالا که با دقت نگاه میکنم تمام ردیف و قافیه ها بدون اشکالند تنها مورد تکرار دو قافیه و ردیف

هست که جزء اختیارات شاعریه لطفأ برام واضحتر بگین متشکرم.


بانه
خانه
نانه
رانه
رانه
نانه
وانه
تانه
خانه


یک اشکال رو مشاهده میکنم که ربطی به غریبانه و مستانه نداره در مورد این دو واژه توضیح بدین

بسیار سپاس گزارم (پاسخ دوم بعد از بررسی)

 


 

قابل توجه دوستان عزیز

بسیار خرسند شدم که جناب آقای آخرتی عزیزم پاسخم را بعد از برسی ناقص خودم به حقیر دادند و

فقط می توانم بگویم که جناب آقای آخرتی عزیز موظفم در برابر پاسخ بحق و کاملأ صحیح شما سر

تواضع فرود آورده و از محبت شما و اینکه دست همت از آستین بیرون کشیدید و راهنما و استادم

گشتید کمال تقدیر و تشکر را به جای بیاورم:

 

و اما در همینجا سؤال دیگری دارم و اینکه آیا با این نوع سؤال و جواب در کامنت موافقت دارید یا

خیر؟

حقیر در برابر کلام و گفتمان دوستان در امانت خیانت نکرده و نخواهم کرد به همین سبب دقیقأ عین

پاسخ شیوا و جامع شما را در ذیل این کلام قید می نمایم. 

 محمد کریم نقده دوزان.

قدر  استاد  نکو  دانستن

حیف استاد به من یاد نداد

 


 

پاسخ استاد مهدی آخرتی:

دوست خوبم 


انه در غریب و مست انه صفت ساز هست و جزئ حروف الحاقی محسوب می شود و قافیه نمی شود 


همینطور در بتخانه و میخانه خانه جزئ ترکیبی کلمه است و حروف الحاقی محسوب می شود و قافیه

به حساب نمی آید 


شما تنها می توانید یک بار از انه صفت ساز و یک بار از خانه استفاده کنید 


من می ترسم به حیثیت شما بربخورد و گرنه این از قوانین قافیه است که من مدت هاست تدریس

می کنم! 

 

حقیر در برابر شما که باشم که بخواهم عرض اندام کنم اتفاقأ پاسخ جامع و گفتار صحیح و دقیق شما

خطاب به اینجانب اعتباری مضاعف و دو چندان به این شاگرد کوچکتان عطا می کند که موجب

سرافرازیم خواهد بود باز تکرار می کنم سپاس استاد مهدی آخرتی عزیزم. البته حقیر بر این باورم که

مزاح می کنید... ناگفته نماند که غزل بداهه و در وب سروده شد. 

 


 

طی جملاتی دیگر جناب آقای آخرتی عزیزم به تدریس پرداخته اند و می فرمایند:

 

و بعد باید بگویم که «ه» آخر کلمات قافیه شما حتی حرف هم محسوب نمی شود و به ان اطلاق ه

نشانه کسره می کنند


بنابر این نمی تواند ردیف واقع شود

 

و در ادبیات کلاسیک چنین موردی وجود ندارد!

 

​​​​​​پاسخ:

جناب آخرتی عزیز در اشعار متقدمان ملاحظه نمائید‌ بلکه متوجه ه کسره آخر ابیات مخصوصأ غزل

بشوید. 

 

قافیه ی الحاقی اطلاق کسره ی ه ندارد چون به تنهایی ردیف نبود برادر جان.

 

شما کلاسی مبنی بر ردیف و قافیه در سرودن کلاسیک دارید یا سبک های جدید (مدرن)؟ 

 

این وقت شب خواب بر ما چیره شده، عذر پوزش. 

 


 

حال روی سخنم با تمامی دوستان عزیز است که:

آیا استادی برنا و زبردست همچون آقای آخرتی جایی به نظر شما می توان یافت که با متانت طبع و

پیشه کردن صبوری به استمداد دانش پژوهی بیاید؟ به عقیده ی حقیر بسیار اندکند اینچنین افرادی آنهم

بدون هیچ چشم داشتی در انتهای کلامم باید عرض کنم اهل تملق گویی و چاپلوسی نبوده نیستم و

نخواهم بود این حرف ها واقعیتی هستند که بر ذمه ی منند و از گفتن آن در جمع ابایی ندارم بل بدان

افتخار هم می کنم.

با احترام ویژه به تمامی شما عزیزان منتظر نقدهای شما نیز هستم استدعا دارم خجل و هراسان نباشید

و به میدان بیائید چرا که ما از آن بهره می بریم نه دیگری.

 

سپاس گزارم

 

 

 

 

همایون شجریان دانلود

 

 

 

 

 

 

 
 

 

 

 

 


دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 13 ثانیه

 

و لله الحمد...

 

تاریخ : یکشنبه 92/9/17 | 3:5 صبح | نویسنده : محمد کریم نقده دوزان