تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

مباحث شعر‌‌‌، ادبیات و زبان پارسی

تو را به جان شعر من

با سلام
این وب بیشترین تلاش خود را در جهت زنده نگاه داشتن ادبیات فارسی، به یاری خدا خواهد داشت...
از همکاری شعرای کلاسیک، نو به انضمام سپید و اهل ادب و هنر ایرانی استدعای همکاری دارم.
همچنین نظرات و پیشنهادات علاقه مندان به ادبیات فارسی به علاوه ی دوستان محقق و پژوهشگر می تواند راهگشای ما باشد که کمال امتنان از همگی شما خوبان را دارم.
با کمال احترام
محمدکریم نقده دوزان "مریزادخراباتی"

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

 

 

 

بنام او

 

سخنی در شعر و هوشِ مصنوعی

 

 

دکلمه، مریم حیـــدرزاده
دریافت

 

  • محمدکریم نقده دوزان

یا ودود

نقد و بررسی زبان فارسی از منظر شعر

 


 

با عرض سلام و ادب محضر شما دوستان گرامی

شعری برای نقد شما عزیزان سروده ام که سعی

نموده ام در آن تازه گی و تراوت هویدا باشد به

دلیل مخالفت بعضی از دوستان که چرا از واژه

های عهد قدیم در اشعارم بهره گرفته ام و اینکه

نهایتأ اشعارم قابل درک برای همگان نیست مانند

قصیده ی قبل.

تلاش کردم در غزلی که تقدیم خواهم کرد به قول

معروف به روز بسرایم غزل را در ذیل سخنانم

تقدیم می دارم و منتظر نقدهای شما خوبان

هستم.

 

در اینجا به چند نکته اشاره می کنم و در ادامه

مطلب این صفحه به فرهنگ لغت شاهنامه

فردوسی به همراه جستجوگر فرهنگ لغت

شاهنامه خواهم پرداخت.

 

 

 
 

همایون شجریان، من کجا باران کجا

دانلود رایگان:


دریافت

 

  • محمدکریم نقده دوزان

بنام نامی الله جل جلاله

 


مقاله ی اندیشه های ژرف، من مبدع نیستم

قلم بردار و بنویس... 

 

 

یکشنبه 92 آذر 17 :: 3:5 صبح :

غزل:

ما کتاب کهنه ای هستیم ، سرتا پا غلط
خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط

سال ها تدریس می کردم ، خطا را با خطا
سال ها تصحیح می کردم ، غلط را با غلط

بی خبر بودم ، دریغا از اصول الدین عشق
خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط

دین اگر این است، بی دینان زِ ما مؤمن ترند
این مسلمانی ست آخر !؟ لا غلط الّا غلط 

روز اوّل درس مان دادند یک دنیا فریب 
روز آخر ، مشق ما این بود، یک عُـقـبا غلط

گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود
شیخــنا فرمود ، امّا یا خطا شد یا غلط

گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه
گفت می دانم ، غلط داریم آخر تا غلط !

روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت
دیده ی من یک غلط می دید و او ، صدها غلط

یا رب از تو مغفرت زیباست از ما اعتراف
یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط
شاعر:

*علیرضا قزوه*

  • محمدکریم نقده دوزان